باهوش بودن یعنی یک یادگیرنده خوب. در حالی که در دوران مدرسه به ما چیزهای زیادی آموزش داده می شود، به ندرت پیش می آید که واقعاً به ما یاد داده شود که چگونه یاد بگیریم.
دو بخش اصلی برای یادگیری مطالب جدید وجود دارد:
رمزگذاری یا دریافت اطلاعات
بازیابی یا بیرون آوردن اطلاعات
اغلب، ما بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای دریافت یا رمزگذاری اطلاعات می کنیم – از طریق خواندن، تلاوت، گوش دادن یا تماشا کردن. با این حال، قوی ترین راه برای چسباندن مطالب جدید، تمرین بازیابی آن از حافظه است. از این گذشته، این همان کاری است که باید در آزمون یا در زندگی انجام دهید تا در واقع از اطلاعات استفاده کنید. روش باهوش شدن
نکاتی برای رمزگذاری موثر
ارتباطات پادشاه هستند: بهترین راه برای یادگیری چیزهای جدید، اتصال آن به چیزهای شناخته شده است. این به مغز ما کمک می کند تا اطلاعات جدید را درک کند و آن ها را بهتر در مغزمان رمزگذاری یا ذخیره کند. علاوه بر این، هر چه یک ایده ارتباطات بیشتری داشته باشد، بهتر میتوانیم به آن دست یابیم: تصور کنید تلاش میکنید به یک مکان مرکزی با مسیرهای ممکن مختلف برسیم، در مقابل یک مکان دورافتاده که تنها یک جاده باریک به آن منتهی میشود.
Mnemonics برای یادگیری جدید: یادگاری یک دستگاه حافظه است که اغلب از عبارات احمقانه یا عجیب و غریب برای کمک به یادآوری حقایق، نام ها یا توالی رویدادها استفاده می کند. به عنوان مثال، برای یادآوری 9 سیاره منظومه شمسی، سعی کنید: مادر بسیار عالی من جکی برای ما نه پیتزا فرستاد.
با صدای بلند بگویید، با افتخار بگویید: یک خلاصه شفاهی از آنچه یاد گرفته اید می تواند به مغز شما کمک کند تا اطلاعات جدید را پردازش و ذخیره کند. عادت کنید آنچه را که یاد گرفته اید به دیگران بگویید (شریک، والدین، دوست). بیشتر از یک تنها؟ آنچه را که امروز یاد گرفتید در یک ضبط صوت خلاصه کنید.
تمرکز حواس: بخش بزرگی از “هوشمند” بودن این است که بدانیم چه چیزی را مسدود کنیم و چگونه از واکنشهایمان به اطلاعات دریافتی جلوگیری کنیم. زمانی که مجبور نباشیم توجه خود را از محرک به محرک تغییر دهیم، دانش عمیق تر و پایدارتری را توسعه می دهیم. در حین مطالعه، گوشی ها را خاموش کنید، پنجره های کامپیوتر غیر ضروری را ببندید و سعی کنید در مکالمات نامرتبط شرکت نکنید.
Gimme a Break: مغز ما برای پردازش و ادغام اطلاعات جدید به زمان نیاز دارد. با تحریک مداوم، ما کمتر یاد می گیریم. با زمان استراحت مانند خوابیدن، پیاده روی در طبیعت (نه شلوغ، شهر هیجان انگیز)، یا ساکت بودن، بیشتر یاد می گیریم. استراحت سریع (5-15 دقیقه) در فواصل زمانی منظم در حین مطالعه یا انجام تکالیف می تواند منجر به یادگیری بسیار مؤثرتر شود. بنابراین وقتی دانشآموز کلاس دوم شما ۵ دقیقه بعد از اتمام تکالیف یک کوکی میخواهد، یادگیرنده خوبی است.
نکاتی برای تمرین بازیابی
خطا کردن بسیار عالی است: اشتباه کردن در واقع می تواند به مغز کمک کند تا یاد بگیرد – تا زمانی که آنها اصلاح شوند. هر بار که خطایی مرتکب میشوید، مغز شما بسیار بیشتر از زمانی که فقط آن را «مطالعه» میکردید، به پاسخ صحیح توجه میکند.
زود تست کنید، اغلب آزمایش کنید: از آنجایی که خطاها چنین تأثیری دارند، آزمایش خودتان بهترین راه برای مطالعه است. حتی قبل از اینکه به مطالب نگاه کنید، یک پیش آزمون به خودتان بدهید. اشتباهات خود را تصحیح کنید، مطالعه کنید، دوباره در آزمون شرکت کنید. بشویید و تکرار کنید.
مطالب نوشتن: بازیابی اطلاعات را با نوشتن یا گفتن با صدای بلند برای شخص دیگری تمرین کنید. این بخش متفاوتی از مغز شما را درگیر میکند تا اینکه فقط به خودتان «فکر کنید».
هر یک، آموزش یکی: برای دانشآموزان در هر سنی، «معلم بازی» میتواند روشی بسیار مؤثر برای مطالعه باشد. از دانشآموزان جوان بخواهید به شما یاد دهند که چگونه یک مسئله ریاضی را انجام دهید یا نحوه خواندن حروف صدادار بلند را به شما نشان دهند: سؤالات کنجکاو زیادی بپرسید و به آنها کمک کنید وقتی نمیدانند پاسخها را توضیح دهند. اگر دانش آموز بزرگتری هستید، سعی کنید به یک خواهر یا برادر کوچکتر یا دوست خود آموزش دهید تا مطمئن شوید که واقعاً “آن را دریافت کرده اید”.
توهم تسلط: برای دانش آموزانی که امروز چیزی را می دانند و فردا آن را فراموش می کنند
یکی از رایجترین معماهایی که دانشجویان ارائه میکنند، معمای ناپدید شدن دانش است. ممکن است به نظر برسد که دانش آموز یک روز متخصص است و روز دیگر همه چیز را فراموش می کند، گویی ذهنش غربال است.
این به این دلیل است که تمرین مکرر یک مهارت گاهی اوقات می تواند توهم تسلط ایجاد کند، جایی که اطلاعات در حافظه فوری ما موجود است، اما در حافظه بلند مدت ما رمزگذاری نمی شود. دانشآموزان جوان ممکن است ساعتها را صرف تکالیف طولانی کنند که به نظر میرسد به جایی نمیرسد. دانشآموزان مسنتر ممکن است خود را درگیر آزمونها ببینند، اما به محض تمام شدن آزمون همه چیز را فراموش کنند (که مطالعه برای امتحان بعدی را سختتر میکند!)
غلبه بر توهم تسلط
دو مفهوم مهم برای غلبه بر توهم تسلط وجود دارد:
تمرین فاصله دار
تمرین ترکیبی
تمرین فاصله دار به معنای تمرین یک مهارت جدید در تکه های کوچک در مدت زمان طولانی است. دادن تکه های کوچک اطلاعات جدید در یک زمان به مغز e به آن کمک میکند تا مهارتهای جدید را بهتر به کار گیرد، درست مثل قورت دادن لقمههای کوچکتر غذا. فاصله زمانی یادگیری در یک دوره زمانی طولانی به مغز شما فرصت استراحت و تجدید می دهد.
تمرین ترکیبی به معنای اختلاط مهارت های جدید و دشوارتر با مهارت های قدیمی تر است. به عنوان مثال، هنگام یادگیری یک مهارت ریاضی جدید، دانش آموزان ممکن است با مخلوط کردن نوع جدید مسئله با دیگر انواع شناخته شده مسائل تمرین کنند. این به ایجاد ارتباط بین مهارتهای قدیمی و جدید کمک میکند، و همچنین به مغز استراحت میدهد، مانند انتخاب یک مسیر دویدن با ترکیبی متعادل از تپههای دشوار و آپارتمانهای آسانتر. ناگفته نماند، دانشآموزان با حل ماهرانه مشکلات آسانتر در میان مشکلات دشوار، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند.
این برعکس cramming است. در حالی که انباشته کردن قبل از آزمون ممکن است در کوتاه مدت به شما کمک کند، اطلاعات برای دراز مدت باقی نمی ماند: این توهم تسلط را ایجاد می کند. تمرین فاصله دار و ترکیبی اجازه می دهد تا اطلاعات به طور کامل در پایگاه دانش شما در حال حاضر و برای استفاده در آینده ادغام شود.
دانش بر روی خود ساخته می شود: هر چه بیشتر بدانید، یادگیری آن آسان تر است. این به این دلیل است که مغز ما به دلیل توانایی خود در ایجاد ارتباط بین دانش قدیمی و جدید رشد می کند. مطمئن شوید که هر مهارت جدید کاملاً در جای خود قرار گرفته است تا مجموعه مهارت های بعدی چیزی برای اتصال داشته باشد!